در کشاکش اینهمه مباحثه و مجادله، یک جریانِ عمده به آهستگی در دل نیروهای انقلاب پا گرفته و رسمیت یافته که به یک معنا، به پایِ لنگِ انقلابیون تبدیل شده است. ما این جریان نوپدید را #آسمانگرایی مینامیم. این جریان، با توسل و تمرکز به بخشی از منظومهی انقلاب (غایتِ آسمانیاش) بخشی دیگر (واقعیت زمینیاش) […]
در کشاکش اینهمه مباحثه و مجادله، یک جریانِ عمده به آهستگی در دل نیروهای انقلاب پا گرفته و رسمیت یافته که به یک معنا، به پایِ لنگِ انقلابیون تبدیل شده است. ما این جریان نوپدید را #آسمانگرایی مینامیم. این جریان، با توسل و تمرکز به بخشی از منظومهی انقلاب (غایتِ آسمانیاش) بخشی دیگر (واقعیت زمینیاش) را وانهاده و تصویری از انقلاب اسلامی میسازد که مشخصهی اصلیاش «زمینگریزی»ست. با این حساب، نخستین هنر «آسمانگرایان» برچیدنِ سفرهی زندگی مردم از زیر چتر انقلابیگری است: «انقلابیگری جای خود دارد و مردمداری جای خود»!
*
حالا ما با انقلابیونی طرف هستیم که انقلابیگری برایشان صرفاً «شأنی معنوی»ست و هیچ مسئولیتی بر این «شأن» مترتب نیست. انقلاب هم که میگویند، مرادشان مضمونی شاعرانه و هپروتی است که میشود برایش قصه ساخت و شعر گفت و متن ادبی نوشت. اما قرار نیست از آن، آبی برای مردم گرم شود!
نظرات