میرمعصوم سهرابی، مدیرعامل سازمان ورزش شهرداری تبریز از اهداف و برنامههای این سازمان در راستای حمایت از تیمها، هیاتها و نخبگان ورزشی و در نهایت کشف استعدادهای برتر استان میگوید.
به گزارش شورانیوز به نقل از آناج، را رسیدن اعیاد بزرگ قربان و غدیر فرصت مناسبی بود تا در خدمت “میرمعصوم سهرابی” مدیرعامل سازمان ورزش شهرداری تبریز یکی از مدیران ورزشی استان باشیم تا در خصوص آخرین وضعیت تیمهای تحت پوشش، اهداف و برنامهها و همچنین مشکلات این سازمان با وی گفتوگو کنیم.
البته با وجود تعدد رشتههای ورزشی تحت حمایت این سازمان، در این گفتوگو سعی شده است تا بیشتر روی مهمترین رشتهها از جمله فوتبال، والیبال، بسکتبال و همچنین ورزش همگانی که اصلیترین هدف این ارگان است، پرداخته شود.
متن کامل گفتوگوی ما با مدیرعامل سازمان ورزش شهرداری تبریز به شرح ذیل است:
سوال: به عنوان سوال نخست ابتدا توضیح کلی در مورد تیمهای شهرداری تبریز در رشتههای مختلف و برنامهریزی و اهدافی که برای آنها در نظر گرفته شده است، ارائه دهید:
اولویت اول سازمان ورزش شهرداری توسعه سرانههای ورزشی شهر و دومین اولویت توسعه ورزش همگانی و بالابردن مشارکت مردمی در امر ورزش است. ورزش همگانی بیشتر افراد میانسال و مسن را شامل میشود که باید رشتههایی چون کوهنوردی، پیاده روی، دوچرخه سواری و سایر مجموعهها را برای آنها فراهم کنیم تا بتوانند به راحتی ورزش کرده و سلامت و نشاط جامعه را افزایش دهند.
برای کشف استعدادها باید ورزش قهرمانی را توسعه داد
امر مهم دیگر ورزش قهرمانی است که رده سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان اوقات فراغت خود را با ورزشهای قهرمانی پر کنند. ورزش قهرمانی بی ارتباط با دو اولویت دیگر نیست چراکه این رده سنی به ورزشهای همگانی مانند پیاده روی، کوهنوردی رغبتی نشان نمیدهند، بنابراین برای اینکه هم آنها را به ورزش تشویق کنیم و هم بتوانیم استعدادهایشان را کشف کنیم، نیاز است تا ورزش قهرمانی را توسعه دهیم.
با توجه به اینکه در استان ما اسپانسرهای مالی برای رشتههای ورزشی وجود ندارد، شهرداری در این زمینه ورود کرده است. اولویت هم رشتههای توپی است چون با توجه به تجربههای موجود، اگر در این رشتهها سرمایه گذاری کنیم، میتوانیم در کشور به رتبههای قابل توجه دست یابیم و در کنار آن نیز این کار فرصت مناسبی برای ورزشکاران بومی خواهد بود که به رشتههای مورد علاقه خود روی آورده و به این طریق رشد کنند.
وقتی نوجوانانی ببیند که تیم والیبال، هندبال، بسکتبال و … را داریم آن موقع است که به ورزش جذب میشوند. اگر به عنوان مثال تیم والیبالی نداشته باشیم هیچ نوجوانی به این رشته روی نمیآورد بنابراین باید از این رشتههای ورزشی نیز باید حمایت شود. رشتههایی مثل فوتبال، فوتبال ساحلی، والیبال، بسکتبال، هندبال، دوچرخه سواری، هاکی، تنیس روی میز، کبدی، شیرجه، کاراته و شطرنج در لیگ برتر کشور حضور دارند و در کنار آنها رشتههایی مثل کاراته، تکواندو و غیره در مسابقات قهرمانی شرکت میکنند یا ورزش هایی مثل دوومیدانی نیز امسال به آنها اضافه شده است، شهرداری در فصل ۹۴ این تیمها را تحت پوشش قرار داده است.
به دنبال حضوری شایسته در لیگ برتر بسکتبال هستیم
البته یک اتفاق خوش آیند هم در فصل گذشته برای یکی از رشتههای توپی ما رخ داد و آن هم در مورد تیم بسکتبال بود. تیم بسکتبال ما در فصل گذشته به مرحله پلی آف رسید و در این مرحله از تیم کاله شکست خورد که با انصراف کاله ما توانستیم به لیگ برتر برسیم. با توجه به پتانسیل های موجود در استان بدین نتیجه رسیدیم که تیم بسکتبال میتواند به موفقیتهای قابل توجهی نائل شود و جوانان و نوجوانان زیادی را به سوی خود جذب کند، بنابراین تصمیم گرفتیم در این رشته برای لیگ برتر سرمایه گذاری کنیم. ما در تشکیل این تیم دچار افراط و تفریط نشدهایم و هدف ما این است که در سال اول حضوری شایسته در لیگ برتر داشته باشیم. ما آن بودجه را نداشتیم که انتظار داشته باشیم این تیم بتواند در سال اول حضور خود با تیمهایی مثل مهرام، دانشگاه آزاد و پتروشیمی رقابت کند اما تیمی را تشکیل دادهایم که هم جوان باشد و هم در سالهای آینده حرفی برای گفتن داشته باشد.
ما در مسابقات قهرمانی شطرنج مقام اول، دوومیدانی و کبدی مقام دوم را کسب کردهایم؛ ماشین سازی در کوران مسابقات است و بازیهای شهرداری در لیگ دسته دو نیز از نهم مهرماه شروع میشود. تیم فوتبال ساحلی ما قهرمان و نائب قهرمان لیگ برتر شده است آن هم در حالیکه شهر تبریز یک شهر بی ساحل است اما ما تیم فوتبال ساحلی داریم. تیم بسکتبال بانوان نیز در فصل گذشته در لیگ دسته یک قهرمان شد و به لیگ برتر صعود کرد که کل اعضای تیم همه بومی هستند. همچنین تیم فوتسال بانوان را هم داریم و امسال نیز قصد داریم در رشته والیبال نیز تیم بانوان داشته باشیم که وجود همه این رشتهها در راستای توسعه ورزش در شهر تبریز است و یقینا تاثیر توسعهی ورزش را در سلامت شهروندان و سلامت اجتماع و غنی سازی اوقات فراغت خواهیم دید.
باز هم تاکید میکنم اولویت اصلی این سازمان، ورزش همگانی است ولی در کنار آن برای غنیتر کردن اوقات فراغت ردهی سنی نوجوانان و جوانان به ورزش قهرمانی نیز ورود کردهایم.
هدف سازمان ورزش نزدیکتر کردن ورزش به مردم است نه مردم به ورزش
۱۶۰ هزار متر مربع سرانه ورزشی در تبریز است؛ یعنی ۱۵ سانتی متر سرانه ورزشی شهر تبریز را افزایش دادهایم. با این کار میخواهیم ورزش را به مردم نزدیکتر کنیم نه اینکه مردم را به ورزش؛ یعنی اگر یک فرد با فاصله ۵۰۰ متر به یک مجموعهی ورزشی برسد، اشتیاقش به این امر بیشتر میشود. لذا ایجاد اماکن ورزشی بخصوص در مناطق محروم بدین منظور انجام میگیرد.
فرهنگسازی در ورزش را باید از ورزش بانوان شروع کرد
علاوه بر این یکی از عوامل فرهنگسازی در زمینه ورزش، سوق دادن بانوان به این سمت و سو است چرا که اگر یک خانم با ورزش و فواید آن آشنا باید هرگز مانع ورزش کردن همسر و فرزند خود نمیشود در حالی که در گذشته چنین فرهنگی وجود نداشت هر چند که آن زمان تحرک هم در سطح خوبی بود لکن امروزه به دلیل عدم تحرک کافی، ضروری است که ورزش کنیم. بنابراین باید آموزش را از بانوان شروع کنیم تا با آگاهی از مضرات کم تحرکی خانوادهاش را به ورزش تشویق کند.
کسانی که از ورزشهای همگانی استقبال میکنند معمولا بزرگسالان، میانسالان و مسن ترها هستند اما نونهالان، نوجوانان و جوانان به ورزشهای قهرمانی راغبترند. پس میطلبد ما برای همهی قشرها برنامه ریزی و مقدمات لازم را فراهم کنیم تا اوقات فراغت خود را با امری چون ورزش پر کنند که این هدف اصلی سازمان ورزش شهرداری تبریز است.
حمایت از هیاتها و نخبگان ورزشی در برنامههای سازمان
همچنین در همین راستا ما از هیاتهای ورزشی هم حمایت میکنیم بخصوص هیاتهایی که در برنامه آنها ورزش قهرمانی نیز گنجانده میشود و در کنار آن نیز حمایت از نخبگان ورزشی را در هم برنامههای خود داریم. ما اکثر قهرمانان ورزش استان مثل عظیم قیچی ساز، پرویز هادی، کاظم رجبی، بهزاد زاد علی اصغر و علی اکبر استاد اسدی را به سیستم شهرداری جذب کردهایم و سعی میکنیم سجاد هاشمی و سایر ورزشکاران استان که در رقابتهای جهانی و آسیایی مدال آوردهاند را هم جذب کنیم که این باعث خواهد شد تا هم این ورزشکاران ما از لحاظ شغلی دغدغهای نداشته باشند و هم بتوانیم از استعدادهای آنان در جهت تحقق اهداف تعیین شده بهرهمند شویم.
برگزاری جشنواره فیروزه در راستای توسعه ورزش همگانی بود / امیدواریم اولین بودن تبریز فقط در حد شعار نباشد
توسعه بازیهای بومی و محلی از دیگر اقدامات ما در جهت توسعه ورزش همگانی است که شما اگر توجه کرده باشید ما جشنواره فیروزه را هم برای این منظور برگزار کردیم. این اقدامات به همراه اقدامات دیگر حاصل حمایتهای شورای اسلامی شهر و مجموعه شهرداری از امر مهم ورزش است و امیدواریم اولین بودن تبریز فقط در حد شعار نباشد بلکه این شعار را با تلاش و همت همگانی در مرحله عمل محقق کنیم و تبریز در سلامت شهروندان و سلامت اجتماع اولین باشد. اینکه شهر تبریز صاحب اولین کتابخانه و خیلی دیگر از اولینهاست، مایه بسی افتخار است اما به عقیده من افتخاری بالاتر از این نیست که شهرمان اولین شهری باشد که جوانان آن سالم باشند و بزهکاری و معضلات اجتماعی در آن در پایین ترین حد قرار داشته باشد و باید با این دیدگاه به توسعه ورزش نگاه کرد.
بطور کلی یکی از آیتمهای شهر توسعه یافته میزان مشارکت مردمی در ورزش است؛ پس برای اینکه یک شهر توسعه یافته داشته باشیم باید میزان مشارکت مردمی در این زمینه را بالا ببریم که این میسر نمیشود مگر با آموزش، فرهنگ سازی و فراهم کردن مقدمات و امکانات لازم.
سوال: با توجه به اینکه سازمان ورزش در رشتههای زیادی تیمداری میکند در برخی رشتهها که تیم نداریم مانند کشتی، خیلیها انتظار دارند که سازمان ورزش در این رشتهها هم تیمداری کند، برایمان بگویید که رشتههای ورزشی را جهت حمایت بر اساس چه معیارهایی انتخاب میکنید و سازمان جهت افزایش تیمها چه برنامهای دارد؟
اولویت اول در انتخاب یک رشته، تجربهی تاریخی آن است؛ یعنی بر اساس سابقهای که در شهر ما دارد به این نتیجه برسیم که اگر روی آن سرمایه گذاری کنیم میتواند رشد و کند و به جایگاههای خوبی برسد. معیار دیگر این است که ببینیم آیا میتوان رشتهی مربوطه را بومی سازی کرد یا خیر. علاوه بر این باید به میزان استقبال و طرفداری از آن رشته نیز توجه کنیم و سراغ حمایت از رشتههایی برویم که طرفداری از آن بیشتر خواهد بود و جزو رشتههای پایه هم باشد. مثلا ما در رشتهی تکواندو همیشه در ایران و آسیا صاحب مقام بودهایم پس حمایت از این رشته بجاست. حال اگر رشتهای را انتخاب و حمایت کنیم ولی به جایگاه خوبی دست نیابد و رتبهی خوبی کسب نکند، رشتهی دیگری را جایگزین میکنیم.
نهادهای دیگر هم میتوانند به رشتههای غیر فوتبالی ورود کنند
البته منابع شهرداری محدود است و نمیتواند در همهی رشتههای مربوطه ورود کند، لذا لازم است نهادهای دیگر نیز دست به کار شده و برخی رشتهها را تحت پوشش قرار بدهند. این درست نیست که همه فقط به رشتهای خاص مثل فوتبال بپردازند و به رشتههای دیگر بی تفاوت باشند. علاوه بر این ورزش بانوان و همچنین ورزش معلولین و جانبازان نیز باید مدنظر باشد. البته شهرداری در این زمینه هم ورود کرده و بسکتبال معلولین در دسته یک و دسته دو حضور دارد و میتواند به لیگ برتر صعود کند. در رشتههای مربوط به جانبازان و معلولین تحت پوشش شهرداری در بخش مسابقات کشوری ما تیم والیبال نشسته هم داریم و در رشتههای تنیس و تنیس روی میز نیز شرکت میکنند که در اکثر این رشتهها هم تیم آقایان داریم و هم تیم بانوان.
سوال: در بخش توسعه اماکن ورزشی، آخرین وضعیت استادیومهای تحت پوشش سازمان ورزش شهرداری چگونه پیش میرود؟
آن زمان که تیم فوتبال شهرداری در لیگ برتر حضور داشت، انگیزه مان بیشتر بود و در چهار نقطه از تبریز استادیومهای پنج هزار نفری در نظر گرفته بودیم که قابل توسعه بود. یکی از آنها استادیوم پنج هزارنفری مرزداران است که افتتاح شده و باتوجه به دارا بودن شرایط AFC، به عنوان آکادمی تیم فوتبال ماشین سازی به فدراسیون معرفی شده است.
استادیوم پارک صنعت نیز دو هزار نفری است که قابلیت افزایش تا پنج هزار نفر را دارد و در حال حاضر پنجاه درصد آن آماده شده است. هر دو این استادیومها دارای زمین چمن مصنوعی هستند.
استادیوم الغدیر را هم داریم که با زمین چمن طبیعی، ظرفیت پنج هزار نفری دارد و قابل افزایش به ده هزار نفری است و تقریبا هفتاد درصد کار پیش رفته و باقی در دست اجراست که امیدواریم تا دهه فجر این استادیوم نیز به افتتاح برسد.
یکی دیگر از استادیومهای ما استادیوم شهید توانا هست که ظرفیت دو هزار نفری دارد. ما همچنین یک استادیوم ۱۲ هزار نفری دیگر نیز در نظر داشتیم که یا باید الغدیر را توسعه میدادیم و یا در شهرک ارم احداث میکردیم که حتی مکان یابی هم صورت گرفته بود اما متاسفانه سقوط تیم شهرداری باعث شد استادیومی که برای شهرک ارم در نظر گرفته بودیم رها شود ولی استادیوم الغدیر را که قابلیت افزایش گنجایش آن وجود دارد، به این منظور در اختیار داریم.
رشد فوتبال محلات در برنامههای سازمان ورزش است
هدف از این اقدامات ایجاد استادیومهای پنج هزارنفری در شمال، جنوب، غرب و شرق تبریز بود. در کنار آن میتوان از زمینهای خاکی محلات تبریز نیز به خوبی استفاده کرد. امروزه فوتبال محلات ضعیف شده و جوانان چندان رغبتی به بازی در زمینهای خاکی ندارند لذا چنین تدبیر کردیم که حداقل ۵۰ درصد زمینهای خاکی را به چمنهای مصنوعی تبدیل کنیم. خوشبختانه تا بحال پنج زمین چمن کاری مصنوعی شده و در روزهای آینده دیگر زمینها را نیز به همین شکل ساماندهی خواهیم کرد. این کار موجب خواهد شد تا فوتبال محلات ما بار دیگر رشد کرده و در نهایت خروجی آن نیز معرفی استعدادهای بومی به فوتبال استان خواهد بود که تیمهای تراکتورسازی، گسترش فولاد، ماشین سازی و شهرداری میتوانند از آنها استفاده کنند.
سوال: از اواسط فصل گذشته مالکیت تیم ماشین سازی هم به شهرداری واگذار شد و در اوایل فصل جاری رسما زیر نظر سازمان ورزش قرار گرفت، نظرتان در مورد تیم فوتبال ماشین سازی چیست؟
حمایت از ماشین سازی در جهت حفظ هویت آن بود
با توجه به قدمتی که این تیم دارد و با توجه به اینکه هر سال یکی اسپانسری آن را بر عهده میگیرد، در جلسهای که با حضور شهردار تبریز تشکیل یافت، تصمیم گرفتیم ماشین سازی را که قدمت و طرفداران قابل توجهی دارد و در کنار تیم تراکتورسازی به عنوان شناسنامه فوتبال آذربایجان است، احیاء کنیم. علیرغم خیلی از مسائل و سوء استفادههای برخی افراد، سازمان ورزش این تیم را تحت پوشش قرار داد تا هویت آن حفظ شود و بازیکن سازی صورت بگیرد. در این مورد اولویت اول رساندن ماشین سازی به مرحلهای است که بازیکنان آن بومی باشند.
شهرداری میتواند پشتوانه بومی سازی در سه تیم ماشین سازی، گسترش فولاد و تراکتورسازی باشد
در جلسهای که در خصوص تعیین تکلیف دو تیم ماشین سازی و شهرداری داشتیم، خوشختانه تصمیم بر این شد تا هر دو تیم حفظ شوند. در این بین هدف و اولویت برای تیم ماشین سازی بومی گرایی بود که در کوتاه مدت برای کسب نتایج مطلوب مجبور به استفاده از بازیکنان غیر بومی هستیم اما اگر بخواهیم ماشین سازی به روزهای خوب خود که جزو تیمهای بازیکن ساز کشورمان بود برگردد، باید روی آن کار کنیم و همین تیم شهرداری نیز به همین منظور در نظر گرفته شده است به این ترتیب که هدف گذاری در تیم شهرداری استفاده از بازیکنان بوم زیر ۲۵ سال در این تیم است یا بازیکنانی که در تیمهای گسترش فولاد و تراکتورسازی و حتی خود ماشین سازی به آنها میدان نمیرسد بتوانند در این تیم بازی کنند که اگر به مراحل بالا برسند چه بهتر و در غیر این صورت برای سه تیم دیگر بخصوص ماشین سازی پشتوانه خواهند بود تا از بازیکنان خوب این تیم استفاده کند.
اگر بخواهیم ماشین سازی را به یک تیم بازیکن ساز تبدیل کنیم باید سیاست و برنامههای مناسب داشته باشیم. سازمان ورزش از این نظر شهرداری و ماشین سازی را تحت پوشش قرار داده است که وحدت رویه به وجود بیاید و همه بدانند این دو تیم متعلق به شهرداری است و شهرداری به هر دوی آنها ارزش قائل است.
اهداف حمایت از ماشین سازی: رساندن به جایگاه واقعی، بازیکن پروری و باشگاه داری
در مورد نتایج ماشین سازی هم باید بگویم که این تیم تا بحال نتایج خوبی را کسب کرده است اما میتوانست بهتر از این نیز باشد؛ تیمی که در خارج از خانه نتایج بسیار خوبی میگیرد و در خانه نمیتواند به پیروزی برسد، قطعا ضعفهایی دارد؛ لذا باید کادر فنی، کمیته فنی و دیگر عوامل را آسیب شناسی و ضعفهای موجود را برطرف کنیم تا در نهایت به هدفمان که در وحله نخست و در کوتاه مدت حضور در جمع ۳ تیم برتر و صعود به لیگ برتر است، برسیم.
در وحله دوم نیز به دنبال بازیکن پروری و باشگاه داری هستیم و در این مورد هم اولویت اول این است که زیرساختهای لازم مثل استادیوم، تیم پایه و غیره را برای این تیم آماده و یک کمیته فنی برای آن تشکیل دادهایم.
ورزش در شهرداری ریشه پیدا کرده است
ما در شهرداری به دنبال اقدامات ریشه دار هستیم و خوشبختانه ورزش در شهرداری ریشه پیدا کرده است. اگر توجه کنید در ایران هیچ کلانشهری به اندازهی تبریز روی ورزش قهرمانی سرمایه گذاری نکرده است ولی امر ورزش در شهرداری تبریز نهادینه شده است و علت آن نیز این است که با اقدامات ریشه دار، بسترهای آن آماده شده است. وقتی ۲۴ سالن والیبال در تبریز داریم، پس به هیچ عنوان نمیتوان بساط رشتهی والیبال را در شهرداری تبریز برچید.
سوال: بحث دیگری که الان مطرح میشود این است که الان ماشین سازی در لیگ یک حضور دارد و زیر نظر سازمان ورزش است اما اگر این تیم لیگ برتری شود شاید خیلیها از جمله خود کارخانه ماشین سازی ادعای مالکیت این تیم را داشته باشند، آیا اقداماتی صورت گرفته تا از دست به دست شدن دوباره این تیم جلوگیری شود؟
مالکیت شهرداری امتیاز بزرگی برای ماشین سازی است
شهرداری به شرطی از ماشین سازی حمایت کرده و آن را تحت پوشش قرار داده است که مالکیت آن به نام شهرداری باشد. تا زمانی که شهرداری تبریز مالکیت این تیم را دارد هیچ نهادی نمیتواند ادعای مالکیت بکند. شهرداری نیز فقط به یک شرط میتواند ماشین سازی را در اختیار دیگر ارگانها قرار بدهد که خودش تیم داری نکند و اقدام به فروش آن کند و یا نتواند آن را اداره کند؛ در این شرایط میتواند به دلخواه ماشین سازی را برگرداند در غیر این صورت تمام مراحل قانونی انجام گرفته و این تیم تحت مالکیت شهرداری است. این یک امتیاز برای ماشین سازی است چرا که تیمهای بزرگی زیادی از جمله استقلال و پرسپولیس در ایران در آرزوی این هستند که یک اسپانسر قوی داشته باشند.
در دنیا هم باشگاههای بزرگی هستند که تحت پوشش یا مالکیت شهرداریهای شهرهای خود هستند و در لیگهای معتبر بازی میکنند. در مورد ماشین سازی هم این کار موجب خواهد شد تا مدیران و مسئولین تیم از لحاظ دغدغه سخت افزاری و مالی مشکلی نداشته باشند و تمام تمرکز خود را به رساندن این تیم به جایگاه واقعی خود به کار بگیرند.
سوال: مشکل پرداختیهای بازیکنان تیمهای فوتبال و والیبال به کجا رسید؟
هر هزینهای باید در قالب بودجه انجام گیرد و خارج از بودجه نمیتوانیم مبلغی را خرج کنیم. سال گذشته ماشین سازی در اواسط فصل تحت پوشش شهرداری قرار گرفت و هنگام بودجه بندی هیچ منبع مالی برای آن تعریف نشده بود. در این راستا مبلغی را از محل واگذاری تیم فوتسال (بودجهای که برای آن در نظر گرفته بودیم) هزینه کردیم. بنابراین مشکلاتی در پرداختیها به وجود آمد که در بودجهی سال ۹۴ حل خواهد شد.
البته ما عدهای را نیز جریمه کردهایم چون اگر تیم به اهداف تعیین شده نرسد و کوتاهی صورت بگیرد، بازیکنان و کادر فنی جریمه میشوند. هدفی که سال قبل برای شهرداری در نظر گرفته بودیم محقق نشد چون قرار بود حداقل جزء چهار یا پنج تیم اول دسته برتر باشد اما نه تنها در این امر ناکام بود بلکه تا آستانه سقوط رفت، به همین دلیل هیات مدیره جریمهای را برای کادرفنی و بازیکنان این تیم تعیین کرده است.
در شهرداری دیر و زود وجود دارد اما سوخت و سوز نه
به هرحال باید بگویم در شهرداری دیر و زود هست اما سوخت و سوزی وجود ندارد و هر طور شده مبالغ عقب افتاده پرداخت میشود و طبق گزارشهای مالی فدراسیونهای والیبال و فوتبال طی دو سال گذشته، شهرداری تبریز جزء خوش حساب ترین تیم داران ورزشی است و به تعهدات خود به خوبی عمل میکند.
عامل دیگر در دیرکرد پرداختیها تعدد تیمهاست؛ اداره ۲۹ تیم ورزشی در ۱۹ رشته کار سادهای نیست. باشگاهها هم به راحتی نمیتوانند از عهدهی یک تیم برآیند چه برسد به ما که با ۲۹ تیم ورزشی سر و کار داریم. ما الان باشگاههایی سراغ داریم که در مخارج تنها یک تیم ماندهاند.
سوال: تیم شیرجه شهرداری تبریز یکی از تیمهایی است که همواره در رقابتهای مختلف روی سکو رفته و برای استان افتخار آفرینی کرده است، در مورد تیم شیرجه و سرمایه گذاری بر آن توضیح بدهید:
مقایسه بودجه رشته شیرجه با فوتبال و والیبال سو تفاهم بوجود میآورد
ما در رشتهی شیرجه چند قهرمان ورزشی داریم و از جمله تیمهایی است که هم قدمت خوبی دارد و هم مقامهای خوبی مثل نائب قهرمانی را کسب کرده و هم بازیکنان ملی دارد. ولی بودجهی آن با رشتههای دیگر فرق دارد؛ وقتی رشتهای مثل فوتبال متشکل از ۳۰ عضو باشد قطعا بودجهاش متفاوت با رشتهای خواهد بود که پنج نفر عضو دارد. اما برای برخی این سوء تفاهم پیش میآید که چرا برای فوتبال و والیبال این همه هزینه میکنید اما برای رشتههای دیگر هزینه نمیکنید. این افراد باید توجه کنند که اولا تعداد نفرات فوتبال بیشتر است، دوما برای برگزاری یک مسابقه فوتبال که بصورت رفت و برگشت است، در یک شهری مثل اصفهان باید ۴۰ هفته درگیر باشند. اما مسابقاتی مانند شیرجه یا کبدی در یک هفته هم میتواند فیصله پیدا کند. لذا روا نیست که اینها خود را با فوتبال مقایسه کنند.
اختصاص پاداشها از سوی شهردار صورت میگیرد
در تیمی مثل کبدی ما تمام تعهدات را پرداخت میکنیم اما آنها انتظار دارند شهرداری امتیازی فراتر از تعهدات نیز به ایشان بپردازد اما این دیگر در حیطه اختیارات بنده نیست و من نمیتوانم چنین اقدامی را انجام بدهم چراکه تمامی پاداشها از طریق شخص شهردار در نظر گرفته میشود. این قیاسهای مع الفارغ خود ما را هم دلسرد میکند چون هدف ما از تیم داری در این رشتهها حمایت از آنها، رشد و توسعهی رشتهی مربوطه و شکوفایی جوانانمان است که نگویند به خاطر نبود اسپانسر نمیتوانیم در مسابقات شرکت کنیم و خودی نشان بدهیم. امیدواریم مربیان بازیکنان را با توضیحات کافی آگاه سازند تا با اهداف و تفاوت شرایط در رشتههای مختلف آشنا شوند.
سوال: هدف سازمان ورزش از برگزاری مسابقاتی مثل شطرنج که در یک روز یکصد میلیون تومان هزینه به بار آورده است، چیست؟
روی آنتن بودن تبریز به نفع ورزش استان است / نام تبریز را بر سر زبانها میاندازیم
نیت ما در کارهای ورزشی نه تبلیغاتی است و نه شعاری؛ بلکه هدف غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان و شکوفایی استعدادهای جوانان در ورزشهای قهرمانی است. ما دوست داریم اسم تبریز همیشه روی آنتن باشد و همان طور که اصفهان چندین مسابقات را میزبانی میکند، تبریز نیز این کار را انجام بدهد. اگر تبریز روی آنتن باشد همه انگیزه پیدا میکنند و حتی نهادهای دیگر وقتی شهرداری تبریز را در زمینه ورزش روی آنتن ببینند، انگیزه پیدا میکنند که در رشتههای ورزشی سرمایه گذاری کنند.
شورای مصوبات تصویب کرده بود که روی مسابقات شطرنج سرمایه گذاری شود و میزبانی را نیز به ما سپردند؛ ما هم تمام تلاش خود را کردیم که به نحو احسن مسابقات را برگزاری کنیم تا مردم تبریز و فرهنگ آن ها را بدین وسیله معرفی کنیم. ما با همین نیت ۷۰۰ نفر نوجوان را از صبح تا شب پشت میزهای بازی شطرنج نشاندیم در حالی که یک فرد نمیتواند حتی یک ساعت خواهر یا برادر خود را یکجا بند کند. یکی از حسن های میزبانی این مسابقات این بود که تبریز سه ساعت روی آنتن بود. با این حال مبلغ هزینه شده ۷۰ میلیون تومان بود که بیست میلیون تومان آن توسط اسپانسر پرداخت شد و ۵۰ میلیون را خودمان عهده دار شدیم که به دلیل بررسی برخی موارد تا به حال این مبلغ را پرداخت نکردهایم.
سوال: این مسابقات با اینکه توسط شهرداری انجام میشد اما برخی افراد با تبلیغات در آن همچون درج تبلیغاتی روی پیراهن شرکت کنندگان و حتی بازیکنان تیم شهرداری تبریز به نوعی از آن سو استفادههای شخصی کردند، در این مورد چه نظری دارید؟
برگزاری مسابقات شطرنج تجربه خوبی برای ما شد! / سوء استفاده برخی افراد ناشی از ضعف در برنامهریزیها بود
البته روی پیراهن کل شرکت کنندگان آرم شهرداری بود و فقط تعدادی متفاوت از این بودند؛ ولی به هرحال نیت ما خیر بود و به هیچ وجه به کلک بازی با ورزش برخورد نکرده و همیشه صادقانه در این زمینه قدم نهادهایم و هرگز به کسی اجازه ندادهایم از ورزش بهره برداری سیاسی و ابزاری کند. البته در این مورد باید روابط عمومی و مسئولین فرهنگی شهرداری قدری بیشتر تدبیر میکردند و اجازه نمیدادند چنین اتفاقی (ماجرای پیراهنها) بیافتد و عدهای سوء استفاده کنند.
به هر حال نیت خیر بود و بهترین فرصت برای اینکه نوجوانانی که علاقه مند به بازی کردن و حتی عکس گرفتن با خبرههای این رشته و افرادی مثل استاد بزرگ هستند، با آنها بازی کرده و عکس بگیرند و دقایقی را پیش آنها بگذرانند.
اقرار میکنم که سوء استفادههای صورت گرفته ناشی از ضعف ما در برنامهریزیها بوده است و امیدوارم از این تجربه برای اقدامات آینده عبرت بگیریم.
سوال: تیم کاراتهای که به مسابقات بین المللی ترکیه رفته بود و به مقام نائب قهرمانی رسید گویا تیم شهرداری بود اما تحت عنوان تیم هیات کاراته در این مسابقات شرکت کرد، در این خصوص هم توضیحی میدهید:
تیم دوم کاتای شهرداری بود که در لیگ کشور و مسابقات قهرمانی شرکت کرد اما چون مصوبهی هیات مدیره را نداشتیم و مجوز برون مرزی را به نام خودمان نگرفته بودیم بنابراین این موضوع موجب شد تا تیم با عنوان تیم هیات کاراته روانه مسابقات شد و این هم به این دلیل بود که ما نمیتوانستیم قبل از مصوبه هیات مدیره و ابلاغ بودجه آن، آنها را روانه مسابقات کنیم چون اگر خدایی نا کرده اتفاقی میافتاد همه مسئولیتهای آن بر گردن ما بود.
سوال: از عملکرد تیم والیبال در نقل و انتقالات راضی هستید؟ آیا تشکیل تیم دوم والیبال حقیقت دارد؟
طبق بودجه بازیکنان جذب تیم شدهاند
اولویت اول ما خوب بستن تیم سال گذشته است و اصلی ترین روش نیز حفظ کادر فنی آن بود که خوشبختانه سکان هدایت آن بار دیگر به آقای بناکار که هم از جایگاه اداری ایشان رضایت داریم و هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ فنی جزو بهترین ورزشکاران شهرمان هستند، سپرده شد و به او اختیار تام دادیم که عوامل زیر مجموعه را خودش انتخاب کند. در مورد نقل و انتقالات تیم هم ما بودجه را به ایشان ابلاغ کرده بودیم و طبق بودجه در نظر گرفته شده، بازیکنان مورد نیاز جذب تیم شدهاند.
در مورد تیم دوم والیبال کادرفنی تیم تصمیم میگیرد
درخواست هیات مدیره این بود که در کنار آن تیم دومی نیز تشکیل بدهیم؛ البته نفس این عمل خوب است چون هیچ موقع سرمربی تیم را نمیتوان مجبور کرد تا همه بازیکنان تیم خود را بومی انتخاب کند چراکه برای بومی سازی باید با برنامه ریزی حرکت کرد. همانطور که گفتم نفس عمل خوب است اما نباید طوری باشد که هرکس با پارتی بازیها و طبق سلیقه خود پیش برود و در ثانی باید بودجهای موجود را نیز در نظر داشته باشیم. اگر این اتفاق بیافتد به آقای بناکار هم گفتم که کادر فنی آن را نیز باید خودتان انتخاب کنید چون تخصص بنده والیبال نیست.
اگر بتوانیم از تیم دوم به عنوان پشتوانه استفاده کنیم خیلی خوب است اما اگر با تشکیل آن شکافی به وجود بیاید خوب نیست. ما این موضع را بر عهده خودشان میگذاریم که اگر درگیر مسائل حاشیهای نمی شوند و در ماموریتشان خللی ایجاد نمیشود و اگر صلاح میدانند این کار را انجام بدهند.
باید به فکر بازیکن سازی و درآمدزایی هم باشیم
وقتی ما ۲۹ تیم را تحت پوشش قرار دادهایم باید به بازیکن سازی بیشتر فکر کنیم و هزینههای هنگفتی را که بابت آوردن بازیکن از دیگر تیمها پرداخت میشود، تا ۵۰ درصد کاهش بدهیم و در کنار آن در بلند مدت درآمدزایی کنیم. یعنی تعداد بازیکنان را مثلا به ۱۲ نفر برسانیم و با فروش چهار نفر آنها به تیمهای دیگر منبع درآمدی نیز برای تیم به وجود بیاوریم. درواقع نگاه حرفهای به ورزش ایجاب میکند که به فکر درآمدزایی نیز باشیم.
تاسیس خانه والیبال را تا پایان سال نهایی میکنیم
ما همچنین قصد داریم یکی از سالنهای ورزشی شهرداری را به والیبال اختصاص دهیم تا تیمهای پایه بصورت آکادمی فعالیت کنند که این کار موجب خواهد شد تا پشتوانه سازی خوبی در رشته والیبال انجام بگیرد. در کنار آن تاسیس خانه والیبال را تا پایان امسال نهایی میکنیم که بر اساس علم روز تیمهای پایه بصورت آکادمی تمرین داشته باشند و خانه والیبال مخصوص این رشته خواهد بود و رشته دیگری در این سالن فعالیت نخواهد داشت.
سوال: در مورد انتخاب مربی تیم فوتبال شهرداری تبریز و انتخاب آن نیز برایمان بگویید:
باید روی مربیان بومی در راستای مربی سازی سرمایه گذاری کرد
هدف ما بومی سازی تیم بود و بیشتر دوست داریم بازیکنانمان بومی باشند و هرجا هم که نتوانستیم نیاز تیم را با بازیکن بومی رفع کنیم، سراغ بازیکنان دیگر رفتهایم. اگر به سابقه تیم شهرداری توجه کنید آقایان شیخ لاری، عسگر اعتباری و حسن آذرنیا سه مربی کارنامه دار تبریز مربی این تیم در دسته یک بودند. من در جلسه هیات مدیره گفتم که فرد بومی برای این تیم مفید خواهد بود چراکه با آقای بناکار در والیبال نتایج خوبی گرفتیم. وقتی مربیان بومی خوبی داریم و میتوانیم روی آنها سرمایه گذاری کنیم چرا نباید این کار را انجام دهیم. جریان انتخاب مربی نیز همین طور است و جا دارد علاوه بر بازیکن سازی، مربی سازی نیز در تبریز مورد توجه قرار بگیرد.
چند مربی بومی به عنوان گزینههای مربیگری برای ما مطرح بودند اما به دلایلی مثل نداشتن مدرک مربوطه، نداشتن سابقهی سرمربیگری و غیره نتوانستیم از حضور آنان بهرهمند شویم و تنها گزینههای آقای باغ آبادی، حسین خطیبی و صالح پناهی باقی ماندند که پس از بررسیهای انجام شده و بر اساس شرایط آقای باغ آبادی انتخاب شد که البته آن زمان آقای حسین خطیبی در مشهد بودند و در تبریز حضور نداشتند و آقای صالح پناهی نیز مدرک مربیگریشان پایین تر از دو گزینه دیگر بود. اولویت ما در بین مربیان ایرانی، بومی و در بین مربیان بومی نیز از سیستم شهرداری بود و به این ترتیب آقای صالح پناهی گزینه ما میتوانستند باشند اما به دلیل نداشتن مدرک مربیگری درجه A نتوانستیم از حضور آنها استفاده کنیم. در پایان طبق مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که آقای باغ آبادی میتواند در تحقق هدف بازیکن سازی موثر واقع شود و تیم را نیز به جایگاه مورد نظر برساند.
سخن پایانی …
ما نه از نقد ناراحت میشویم و نه از تعریف و تمجید بسیار، خوشحال؛ ولی از شما تشکر میکنیم که در موقع نقد ما را به نقد کشیده و در آن زمان که نیاز به حمایت داشتهایم، حمایت کردهاید. نه تنها شما بلکه کل اصحاب رسانه نقش تعیین کنندهای در پیشرفت ما دارند. در موفقیت یک سازمان علاوه بر منابع موجود، نقش رسانهها نیز انکار ناپذیر است و میتوانند هم اثر تخریبی و هم اثر انگیزشی داشته باشند. اصحاب رسانه باعث شدهاند تا ما با این دیدگاه کار کنیم که کارهای ما رصد میشود و باید همواره تلاش کنیم.
نظرات